پروانه را گرفتیم

گرفتن پروانه مخصوصاً وقتی شما تا حدی با حقوق خودت آشنا باشی (در واقع از مسئولان محترم بخواهی آنچه را اینطرف و آنطرف ادعا می کنند در مورد شما هم به اجرا درآورند) خیلی زمانبر می شود.

1- حکم شده است در بافت فرسوده به شرط تامین پارکینگ یک طبقه اضافه را بدهند ولی ثابت کردن اینکه در 125 متر زیربنا با ده متر بر  4 ماشین جا می گیرد حدود 10 روزی وقت گرفت.

2- باز حکم شده است برای رونق بخشی به ساخت و ساز در بافت فرسوده نظام مهندسی 20 درصد تخفیف بدهد ولی مصوبه در شهرداری مانده است و نظام مهندسی از آن کاملاً بی خبر است! پیگیری این مسئله هم چیزی حدود 10 روز وقت گرفت.

3- و این آخری که از بقیه مهم تر بود و ما را بیش از پیش با سیستم اداری نیرنگستان آشنا نمود. اصولاً اینکه روی کاغذ به عنوان قانون چه نوشته است چندان مهم نیست مهم این است که من می خواهم از آن چه برداشتی داشته باشم.

سال گذشته شورای محترم شهر آلوده حکم کرده است برای رونق بخشی به ساخت و ساز در بافت فرسوده مالکین را از گرفتن پاسخ استعلام سازمان تامین اجتماعی معاف گرداند. (یا به عبارت دیگر حق بیمه اجباری نپردازند) این حکم اگر چه خود حکمی غیر قانونی است (به دلیل آنکه حکم مجلس شورای اسلامی را علی القاعده حکم شورای شهر نمی تواند نقض کند) اما به هر حال در تمام شهرداریهای شهر آلوده بجز منطقه جدیدالتاسیس 7 مجری بوده است.

در منطقه 7 متصدی صدور زیر بار نمی رفت و می گفت جواب استعلام تامین اجتماعی را هم باید بیاوری و استدلالش این بود که همه آورده اند!!! آقای اخوی یکی دو روزی وقت صرف کرد تا ایشان را با کمک یکی دیگر در شهرداری منطقه یک مجاب کردند که نیازی به بیمه نیست.

روز بعدش ما خوشحال و خندان با جواب استعلام اداره گاز و برق خدمت متصدی رفتیم. ایشان کل پروانه را خدمت رییس شهرسازی دادند و رییس شهرسازی مشغول بررسی شد و ناگهان گفت جواب استعلام بیمه کو  و خلاصه کار گیر پیدا کرد هرچه ما اصرار کردیم ایشان گفت نمی شود و خلاصه استدلال همان نفر پیشین را تکرار کرد و ما را به دایره حقوقی راهنمایی کرد. آن ابلهان هم نامه ای از شورای شهر پیدا کردند که در نوشته بود تمدید پروانه نیازی به استعلام ندارد و  صدور پروانه نیاز دارد و خلاصه همین را بهانه کردند به شهردار نامه نوشتیم ایشان هم زیر بار نرفت و  زیر نامه مطلب بی ربطی نوشت. یک از کارمندان شهرسازی که آدم مثبتی می نمود گفت بروید تا من از شورای شهر سوال کنم و انشاالله درست می شود.

من خودم برای جواب زودتر به شورای شهر رفتیم. داماد محترم هم که محل کارش در طبقه پایین شورای شهر است کمال همراهی را نمود ولی پس از دو سه ساعت معطلی بالاخره از یکی از اعضای شورای محترم شهر آقای بختیاری - که ایشان هم سعی در همکاری داشتند- به این نتیجه رسیدیم که بهتر است کار در همان پایین حل شود و در شورای شهر سعی در حل یک مسئله خود موجب ایجاد مسائل دیگر می شود. بیان مودبانه ای از جمله معروف به چاه ... ور بروی ... بیشتر می شود.با ناراحتی بسیار به خانه آمدیم و شب هم در فکر بودم 

ولی فردا ظهر که به همان کارمند مثبت زنگ زدم گفت کار درست شده است تشریف بیاورید و خلاصه آقای اخوی رفت و پروانه را گرفت