آقای مسجد جامعی در یادادشتی (نه هر که چهره برافروخت) کهدر روزنامه اعتماد 4 بهمن 1391 به چاپ رسیده در خصوص اعدام دو زورگیر در پارکهنرمندان و در کنار خانه هنرمندان با توجهبه ویژگی و کارکرد مکانی، اهمیت و رعایت حریم اینگونه مکانهای تاریخی – فرهنگی بهنکاتی ارزشمند اشاره می کنند. توجه دوستان را بیشتر به جنبه های شهرسازی موضوع دراین یادداشت جلب می نمایم.
"در شهرسازي هر مكان براي كاركرد و عملكرد مشخصي پيشبينيميشود كه اگر اين ويژگي رعايت نشود آنجا كاركرد خود را از دست ميدهد و عملكردهايناخواسته به وجود ميآيد و نظام شهر به هم ميريزد. همه اينها بيانگر اهميت مكاندر مناسبات انساني است كه حتي سخن و نظر، جا و مكاني دارد، تا چه رسد به رفتار وعمل. به ويژه رفتاري كه فردي نيست و تبعات اجتماعي و فرهنگي بالايي به همراه دارد.پاي "جان" در كار است مانند همين اعدامها در پارك هنرمندان در كنارخانه هنرمندان، خانهيي كه همواره در ذهن و زبان مردمان شهر نماد مناسبتها وجشنوارهها و حضور انسانهاي اخلاقمدار، فرهنگ پرور، ادب محور و هنردوست اينسرزمين است و طبعا مغاير با نابهنجاري و ناپاكي است. عدم سنخيت مكان اجراي حكم باهويت تعريف شده و سابقه درخشان اين مكان امري بسيار روشن است. عجيب آنكه مجريان ومسوولان توجهي به اين مهم نكردند. هر چند در اجراي حكم اعدام در ملأعام اشكالاتياساسي وارد است اما به فرض قبول آن موارد استثنايي نيز وجود دارد مثلا اگر جرمي درمكاني كه داراي ارزشهاي آييني يا فرهنگي يا تاريخي است اتفاق افتاد، آيا اعداممجرم در همان محل درست است؟ براساس قواعد و عرف جهاني كه در ايران نيز رعايت ميشودبناهاي تاريخي و فرهنگي داراي حريم هستند كه حتي ساخت و ساز در پيرامون آن رامحدود و قاعدهمند ميكند تا بنا، بتواند از جايگاه ويژه خود برخوردار بماند. درچنين صورتي آيا حفظ حريم فرهنگي بنا ضروريتر نيست؟ و آيا اعدام اين دو جوان درآنجا اين حريم را خدشهدار نميكند؟ در اين مورد آيا محل وقوع جرم پارك هنرمندانبوده است؟ كه نبوده است و بر فرض آنكه جواب مثبت باشد آيا خانه هنرمندان جزو همانمحدودهها و مجموعههايي نيست كه حريم ويژهيي براي آنها در نظر گرفته ميشود وآيا اگر مجرمي چندين عمل خلاف در مكان هاي مختلف مرتكب شده باشد معيار مجازات آنهادر كدام يك از آن مكانهاست؟به هر حال اين مجازات در پارك خانه هنرمندان اتفاقافتاده است و مسوولان ذيربط به بيربط بودن اين كار در اين محل دقت نكردهاند واينكه اين مجازات چه ربطي به محل خانه هنرمندان داشته است؟ اگر قرار بوده است كهاز اين مجازات، متخلفان عبرت گيرند آيا به بهاي خدشهدار كردن هويت يك مكان عموميو فرهنگي و هنري شهر مي ارزيد؟ از ياد نبريم كه تبديل شدن يك مكان معمولي به فضاييكه در خاطره جمعي ثبت ميشود كاري زمانبر است و مقدمات بسياري ميطلبد. از سويديگر مگر جامعه هنري مرتكب جرمي شده است يا مگر هنرمندان هستند كه بايد از اينمجازات درس عبرت گيرند كه چنين مكاني محل اجراي حكم شده است؟ آيا بهتر نبود كه اينقبيل مجازاتها در منظر مجرمين محبوس صورت گيرد كه امكان بازگشت به جامعه و ارتكابمجدد جرم را دارند؟ ظاهرا به چنين تعارضاتي اهميت داده نشد، نه از طرف مقاماتقضايي، اجرايي، مديريت شهري و حتي مديران خانه هنرمندان كه لابد بيش و پيش از همهبايد به مكانت فاخر آن محل اشراف داشته و شأن و حيثيت ارجمند آن را بشناسند و ازآن دفاع كنند. هر چند خيابان خردمند با فاصلهيي نه چندان طولاني به خانه هنرمندانوصل ميشود اما گويا گذر از محله خرد به كوچه هنر دشوار و تلخ شده است. نه هر كهچهره برافروخت دلبري داند...."
......برچسب : نویسنده : gatch بازدید : 451