آثار موجود در معماري ايراني مجموعهاي به هم مرتبط هستند كه در طول قرون متمادي تحول يافتهاند.
درنگاهي به سير تحول معماري،پرداخت به تاريخ تحول فرم در معماري و خاستگاه آن از ضرورت برخودار ميشود. شناخت آن كه فرمهاي اوليه در چه دوراني شكل گرفتهاند،چگونه به تكامل رسيده و تبديل به فرمهاي اصلي شدهاند،و چگونه منشاء الهام براي آثار بسياري در طول قرون متمادي بودهاند،موضوعي است كه داراي اهميت در شناخت راز و رمز معماري غني و توانمند ايراني است.
هنگامي كه از فرم معماري بحث ميشود،بايد در نظر داشت كه منظور تيپولوژي فرمها است،كه در چهارچوب مباحث تيپولوژي در معماري مطرح ميشود.
يعني فرم ميتواند به پلان اطلاق شود،و يا به شكل و حجم ،ويا به هر دوي آنها.بنابراين فرم معماري واجد فضايي ميباشد.
روشن كردن اين مسأله از اين نظر حائز اهميت است كه هنگامي كه به فرمهاي اوليه و ساده اشاره ميشود،منظور هنوز فرمهايي است كه واجد مشخصه فضايي ميباشند. بدينترتيب در اين بحث نسبت به عناصر معماري نظير ستون،سرستون،سقف،دستانداز بام و.. پرداخته نميشود،عليرغم آن كه در بسياري از فرمهاي اوليه شاهد حضور حداقلي از اين عناصر ميباشيم. ليكن حد خلوص فرم معماري،و يا حد تعيين فرمهاي اوليه بر اين اساس روشن ميشود كه هنوز واجد مشخصه فضايي باشند،بدين ترتيب براي تجسس و شناخت فرمهاي ساده و اوليه،رجوع به آثار معماري ايران پيش از ورود اسلام از اهميت بسياري برخودار است.
همچنين با توجه به موضوع اين مقاله كه خاستگاه فرمهاي اوليه در معماري ايران را جستجو مينمايد،بحث در ابعاد متافيزيكي و ريشهيابي منابع الهام اين فرمها نيز طبيعتاً ميتواند از اهميت بسيار برخودار باشد. همانگونه كه در بسياري از متون معماري نيز به اين وجوه اشاره ميشود. ليكن در اين مقاله با توجه به هدف خاصي كه در ارتباط با مطالعات تيپولوژيك در نظر بوده است،صرفاً مباحث از ديدگاه كالبدي مورد توجه قرار گرفتهاند.
با توجه به موارد فوق،فرمهاي اوليه كه در چهارچوب بحث تيپولوژي ميتوانند قابل طرح باشند،عمدتاً فرمهايي ساده بودهاند كه خود در قالب يك بناي كامل شكل گرفتهاند. تحول و تكامل اين فرمهاي ساده در قالب «فرمهايي مركب»بناهاي ديگري را به وجود آورده است كه جريان تكامل تاريخي معماري ايران را ميتوان بر مبناي اين تحولات و نهايتاً دگرديسيها مورد ملاحضه قرار داد.
برچسب : نویسنده : gatch بازدید : 764