فرم‏هاي ساده در معماری

ساخت وبلاگ

فرم‏هاي ساده در معماری

همان‏گونه كه اشاره شد،عمده فرم‏هاي ساده،فرم‏هايي هستند كه از حداقل عناصر تشكيل شده‏اند و عمدتاً خود در قالب يك بنا تجلي يافته‏اند،حتي در برخي از اين فرم‏ها تشخيص آن كه فرم مذكور تركيبي از عناصر است نيز بسيار مشكل ودر حقيقت غيرعملي است. از فرم‏هاي ساده كه در اين زمينه مي‏توان نام برد،كه عمدتاً بر اساس ابنيه‏اي كه در هزاره قبل از ميلاد به دست آمده‏اند به شرح زير مي‏باشند:


1.    صفه يا تخت
صفه يا تخت خود واجد جايگاهي ممتاز در معماري دوران اوليه بوده و به شكل يك فرم ساده اوليه كه داراي مشخصه‏هاي فضايي و كاربردي مي‏باشد قابل طرح است .
از اولين فرمهاي صفه يا تخت كه قابل شناسايي هستند مي‏توان محراب‏هاي آتش در پاسارگاد را نام برد . پلكاني به صفه‏اي منتهي مي‏شود كه در بالاي اين صفه آتش قرار گرفته و مراسم نيايش آتش در اطراف آن برگزار مي‏شود. در اينجا صفه يك فرم ساده و تيپولوژيك معماري است كه واجد مشخصه فضايي بوده و از آن به صورت عملكردي خاص استفاده مي‏شده است. همين صفه و پله حاشيه آن را در يك وضعيت استثنايي و در مقياسي بسيار عظيم‏تر در قالب زيگورات‏هايي مي‏توان مشاهده كرد كه معبد چغازنبيل نمونه بارز آن است.
عليرغم آنكه محراب‏هاي آتش در پاسارگارد سال‏ها بعد از معبد چغازنبيل شكل يافته‏اند ولي بدون ترديد اگر به معماري دوره عيلامي قبل از ايجاد زيگورات‏ها را در مقياس‏هاي بسيار كوچكتري شكل مي‏داده‏اندخواهيم بود.

2.برج‏ها و منارها
برج‏ها و منارها در اشكال اوليه خود يك بناي مستقل و محلي براي نگهداري و نيايش آتش مقدس بوده‏اند كه در ضمن آن كه از يك فرم ساده تشكيل شده‏اند كاربرد و مشخصه‏هاي فضايي داشته‏اند. كعبه زرتشت واقع در نقش رستم و يا برج آتش فيروزآباد از نمونه‏هاي اوليه اين برج‎‏ها و منارها هستند.
هنگامي كه به كعبه زرتشت نگاه مي‏كنيم شاهد همان پلكان محراب آتش در پاسارگارد هستيم كه به جاي آن كه به صفه‏اي ختم شود. صفه در داخل برجي مكعبي قرار گرفته است كه به نوعي حفاظت شده و در مقياس عظيم‏تر است. هنگامي كه به برج آتش‏فيروزآباد نگاه مي‏كنيم باز هم شاهد همان محراب آتش پاسارگارد هستيم كه مقياس صفه از لحاظ ارتفاع افزايش بسيار يافته وپلكان به جاي ان كه مستقيم به صفه دسترسي يابد به صورت مارپيچ با صفه تلفيق شده وشكل جديدي را به صورت يك منار و يا برج آتش به وجود آورده است.   
    بنابراين شايد از لحاظ تحول تيپولوژيك برج و منار را بتوانيم منبعث يافته‏تر از صفه ودر قالب مقياسي بسيار عظيم‏تر از لحاظ ارتفاعي در نظر بگيريم. ليكن از آنجايي كه اين فرم خود واجد شخصيتي منحصر به فرد،در طول دوران تكامل معماري ايران مي‏شود آن را به عنوان يك فرم ساده اوليه مي‏توان عنوان كرد.

3.ايوان
   
 عليرغم آن كه در دوران تكامل تاريخي معماري ايران،شاهد تلفيق ايوان‏ها با فرم‏هاي ديگر در قالب اشكال پيچيده ساختماني هستيم،ليكن در اشكال اوليه ايوان‏ها واجد يك فرم ساده ومشخصة اصلي در بسياري بناها بوده‏اند.در اين اشكال اوليه شاهد دو نوع ايوان هستيم كه از لحاظ مشخصه‏هاي ساختماني و شكلي از يكديگر متمايز بوده،ليكن از هر دو به عنوان يك فرم ساده و واجد مشخصه‏هاي فضايي و داراي كاربرد استفاده مي‏شده است.
نمونه اول ايوان‏هاي ستوندار و با سقف تخت هستند كه آنها را در مقابر پادشاهان ماد و هخامنشي مشاهده مي‏كنيم.اين ايوان‏ها كه در دل كوه‏ها و در ارتفاعات ساخته مي‏شده‏اند عليرغم آن كه داراي فضايي اتصالي و مخفي از ديد بوده‏اند،اولين فرم‏هاي ساده از ايوان هستند كه‏مي‏توان از آنها نام برد. نمونه دوم ايوان‏هايي هستند،به صورت طاقي كه از دوره اشكانيان شكل گرفته‏اند و آنها نيز خود از فرم‏هاي ساده مي‏باشند كه داراي كاربرد وواجد مشخصه‏هاي فضايي هستند. كاخ معروف هترا مربوط به دوره اشكاني كه در مقياس وسيع يك ايوان طاقدار را ارائه مي‏دارد از نمونه‏هاي معروف و بارز ايوان‏هاي طاقي مي‏باشد و يا ايوان كرخه ساساني كه نمونه ديگري از فرم‏هاي ساده و اوليه است.
بدين‏ترتيب،استفاده از ايوان‏ها به طريقي بسيار نمادين ودر موقعيت‏هاي ويژه‏اي كه ذكر شد،دال بر جايگاه خاص وممتاز آن در معماري ايراني از دوران پيش از اسلام دارد. همين جايگاه و مقام خاص و ويژه ايوان است كه بعدها تأثير بسياري در ساختار شكل‏گيري مساجد گذاشته،و حتي به عنوان مشخصة اصلي براي دسته‏بندي آنها به كار گرفته شده است.
     
4.تالار
تالار فرم ساده اوليه ديگري است كه از چند ستون و سقف و ديوار اطراف كه داراي ويژگيهاي كاربردي معيني مي‏باشد تشكيل يافته است، نمونه اوليه چنين فرم ساده‏اي را مي‏توان در دژ حسنلو ملاحضه كرد. در نقشه‏هاي به دست آمده از كاوشهاي انجام‏يافته در اين دژ شاهد دو تالار با اشكالي بسيار ساده و اوليه هستيم كه داخل آنها رديف‎‏هايي از ستونها به صورت منظم و غير منظم كاملاً قابل مشاهده مي‏باشد.
همين فرم ساده و اوليه ،بتدريج و در دوران پيش از اسلام به بهترين اشكال خود دست يافته و به صورت بسيار نمادين ،اصلي‏ترين فضاي كاخها و انواعي ديگر از ابنيه را تشكيل داده است .فرم تالار مجدداً از دروة صفويه به بعد،با حضوري بسيار قوي و ممتاز يكي از مشخصه‏هاي اصلي در معماري كاخها و بناهاي حكومتي ايران مي‏شود.

5.چهار طاق 
چهار طاق يكي ديگر از فرمهاي ساده و اوليه مي‏باشد كه واجد مشخصة فضايي و در عين حال كاربردهاي بسيار متنوع بوده است.
اولين اشكال از چهارطاقها را در آتشكده‏ها و آتشگاه‏ها مي‏توان ملاحضه كرد، فضايي سرپوشيده به شكل گنبد كه بر روي چهارپايه استوار شده است،در اين فضا آتش مقدس در مركز اين چهارطاق ودر زير گنبد قرار مي‏گرفته است. معروف‏ترين آنها آتشكده‏اي نياسر،فيروزآباد،آتشكوه و بسياري نمونه‏هاي ديگر هستند.
چهارطاق‏ها از خصوصيت بسيار ويژه‏اي در ارتباط با تنوع مقياس و عملكرد آن برخودار هستند. بعدها در فرم‏هاي مركب به اين ويژگي اشاره خواهد شد.
قبل از آن كه به بحث درباره فرم‏هاي مركب بپردازيم لازم است به دو فرم ساده ديگر اشاره نماييم كه نقش اساسي در نحوه تركيب فرم‏هاي ساده و سازماندهي فرم‏هاي مركب دارند.
اين فرم‏ها كه عملاً داراي نقش عملكردي و مشخصه‏هاي فضايي هستند عمدتاً در فرم‏هاي مركب قابل مشاهده بوده و مانند بسياري از فرم‏هاي ساده اوليه كه عنوان شده‏اند به صورت تنها در معماري ايران تحقق نيافته‏اند. اين دو فرم دالان و حياط مي‏باشند.
   


6.دالان
همان طور كه اشاره شد اين دو فرم عملاً در فرم‏هاي مركب به دليل نقش خاصي كه در جهت سازماندهي و تركيب فرم‏هاي ساده ايفا مي‏نمايند،قابل ملاحضه و مشاهده هستند.دالان‏ها عمدتاً براي ايجاد فرم‏هاي مركب و نسبتاً پيچيده‏تر مورد استفاده قرار مي‏گرفته‏اند. بدين ترتيب در بسياري از نمونه‏ بناهاي ساده عليرغم آنكه شاهد تلفيقي از چند فرم ساده اوليه در قالب يك فرم مركب ساده هستيم ،عملاً هنوز حضور دالان را مشاهده نمي‏كنيم. براي مثال تالار پذيرايي كورش در پاسارگارد كه تلفيقي از تالار و ايوان است كه هنوز فرم دالان در آن مشاهده نمي‏شود بنابراين نقش دالان به تدريج در تركيب فرم‏هاي ساده اهميت خود را پيدا نموده و عملاً و بعد ويژگيهاي منحصر به فردي دارا مي‏شود.
همانگونه كه ذكر شد دالان علاوه بر آنكه كه در درجه اول نقش سازماندهي و تركيب فرم‏هاي ساده را ايفا مي‏كند،ارتباط بين فضاهاي مختلف را نيز به واسطة دارا بودن همين نقش عهده‏دار مي‏باشد از سوي ديگر دالانها پيش فضاهايي در مجاورت فضاهاي اصلي مي‏شوند كه گذشته از آن كه نقش عملكردي را عهده‏دار هستند،تنظيم‏كننده حرارت محيطي در فضاهاي اصلي مي‏باشند.دالانها در اطراف فضاهاي اصلي نقش كنترل و نگهباني را براي آنها ايفا كرده و در ارتباط با توسعة بناها در دوره‏هاي مختلف عملاً بين ابنيه قديمي و جديد نقشي سازه‏اي نيز عهده‏دار هستند همچنين در بسياري از بناها ،دالانها زاواياي نامتجانس را در درون خود حل كرده به نحوي كه فضاهاي‏مجاور خود را از زواياي مناسبي بهره‏مند مي‏كنند.
از اولين اشكال دالانها مي‏توان دژ حسنلو را نام برد كه دالانها در اين بنا نقش پيش‏فضا و تنظيم‏كننده شرايط محيطي را در درون فضاهاي اصلي ،با توجه به اقليم خاص منطقه عهده‏دار هستند. در طول تحول و تكامل معماري ايران پيش از اسلام شاهد هستيم كه دالان در سازماندهي فضاهاي مختلف اهميتي اساسي يافته است. چهارطاق آتشكوه و آتشكده آذرگشنسب از نمونه‏هاي تكامل يافته اين فرم در سازماندهي فرمهاي ساده مي‏باشند تخت‏جمشيد نمونه بارز ديگري از اهميت دالان در سازماندهي فرم‏هاي ساده و حتي در تركيب و تلفيق فرمهاي مركب و يا ابنيه مختلف بايكديگر است .
دالان شايد اولين سازمان‏دهنده در تركيب و تلفيق فرمهاي ساده در ايران باشد . در زماني كه هنوز حياط‏ها به عنوان فرم ديگر سازمان‏دهنده نقش اصلي خود را پيدا نكرده‏اند، در معماري پيش از اسلام تا اوايل دورة اشكاني حضور دالان را به صورت تنها عنصر عمده در تلفيق فضاها مشاهده مي‏كنيم. در همين دوران است كه دالان به تكامل يافته‏ترين اشكال خود در ايجاد ساختار فضاهاي ساختمانها دست‏يافته و شاهد حضور بسيار قوي و نمادين ساختارهاي مذكور ،حتي فارغ از منطق‏هاي عملكردي مي‏شود.

7. حياط
حياط نيز از انواع فرم‏هايي است كه به دليل نقش خاصي كه در سازماندهي و تركيب فرمهاي ساده ايفا مي‏نمايد، قابل ملاحضه و مشاهده است. همان‏گونه كه ذكر شد، حياط به‏عنوان يك فرم سازمان‏دهنده در مقايسه با دالان با تأخيري نسبت به دالان در ايران شكل مي‏گيرد. اگرچه در دوره‏هايي كه عمدتاً شاهد فرم دالان در ايران هستيم، در تمدن‏هاي بين‏النهرين، حياط نقشي اصلي در سازماندهي فضاها داشته است. عملاً از دوره اشكانيان شاهد اولين اشكال حياط در سازماندهي فضاهاي اصلي هستيم. در اولين اشكال حياط‏ها ، حياط را با شكل هندسي غير منظم به‏عنوان عامل سازمان‏دهنده براي تركيب فضاهاي منظم در اطراف خود ملاحضه مي‏كنيم كاخ آشور اشكاني در بين‏النهرين از اولين نمونه‏هاي اين حياط‏ها است كه از شكلي نامنظم برخودار مي‏باشد همچنين در كاخهاي سروستان و فيروزآباد در دورة ساساني،حياط ضمن آنكه نقش سازمان‏دهنده را عهده‏دار است ،ليكن هنوز اهميت اصلي خود را در ارتباط با كل فضاها به دست نياورده و در موقعيتي حاشيه‏اي نسبت به ديگر فضاها قرار دارد به مرور و در دوران بعد از اسلام كه در مراحل تكامل و تحول حياط اين فضا به عنوان هسته مركزي و همچنين اصلي‏ترين فرم سازماندهي فضاهاي ديگر و يا فرم‏هاي ساده به كار گرفته شده و آنچنان اهميتي پيدا نموده است كه هندسه منظم حياط از اهميت بسيار بيشتري نسبت به فضاهاي جانبي برخودار مي‏شود . نمونه‏هاي مسجد جامع اصفهان ،مدرسه حيدريه قزوين مسجد جامع اردستان از اشكال بسيار بارز اهميت يافتن حياط مي‏باشد. در حاليكه در اشكال اوليه حضور حياط در مساجد شاهد مسجد جامع ساوه هستيم كه حياط در آن نقش بسيار حاشيه‏اي را ايفا مي‏نمايد.
حياط‏ها همانگونه كه توضيح داده شد ،در طول تكامل تاريخ معماري علاوه بر آنكه نقش سازماندهي و تنظيم‏كننده ارتباط بين فضاها را بر عهده داشته‏اند، از عملكردهاي متفاوت ديگري نيز برخودار بوده‏اند. تنظيم حرارت محيطي در فضاهاي اصلي يكي از عوامل مهم حضور موثر حياط‏ها در بسياري از مناطق ايران بوده است . علاوه بر آن و مهمتر از همه ،حياط در طول تاريخ تكامل خود اصلي‏ترين نقش را به عنوان عاملي شاخص و هويت‏دهنده به كل مجموعه ايفا مي‏كند. در چنين وضعيتي حياط قلب ساختمان است و به عنوان هسته مركزي آن چنان اهميتي مي‏يابد كه كليه فضاهاي اصلي در مجاورت آن و با بهترين ديد نسبت به آن قرار ميفگيرند . در تحول اشكال مختلف حيات با توجه به كليه خصوصيات و ويژگي‏هايي كه ذكر شد،شاهد حضور حياط به اشكال متفاوت و چندگانه در تنظيم و سازماندهي فضاها مي‏باشيم . علاوه بر آنكه نمونه‏هاي را در ارتباط با حياط‏هاي مركزي ذكر كرديم شاهد نمونه‏‎هاي از تلفيق دو حياط با يكديگر در دو سطح مختلف هستيم كه مصلاي يزد و مسجد آقا در كاشان بارز آن هستند .
از سوي ديگر شاهد استفاده از حياط‏هاي متعدد،در ايجاد سازماندهي بناهاي بزرگ كه ازتركيب فرم‏هاي مركب پيچيده بوجود آمده‏اند هستيم. مجموعه‏اي مدرسه سلطان حسين در اصفهان تركيب سه حياط را در سازماندهي چند بنا در قالب يك مجموعه واحد نشان مي‏دهد. در مقبره شاه‏نعمت‏الله ولي شاهد استفاده از چند حياط به صورت متوالي براي سازماندهي فضاهاي مختلف اين مجموعه مي‏باشيم . اهميت حياط‏ها در بناهاي مسكوني نيز به مقدار زيادي به مرور زمان افزايش يافته و از نقش‏هاي متعددي برخودار شده است. حياط‏هاي اندروني ،بيروني و … انواعي از اين حياط‏ها با نقش‏هاي مختلف هستند كه در بسياري از خانه‏هاي نسبتاً بزرگ شاهد هستيم .
   
در اين جا بحث درباره فرم‏هاي ساده ،عليرغم وجود بسياري ديگر از آنها بسنده كرده،و با توجه به هدفي كه در اين مقاله دنبال مي‏كنيم ،به بررسي وشناخت تحول و تكامل آنها در قالب فرم‏هاي مركب در معماري ايراني مي‏پردازيم.

......
ما را در سایت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gatch بازدید : 1073 تاريخ : سه شنبه 22 اسفند 1391 ساعت: 1:52